3 Points ...
Saturday, July 28, 2007
زنان شاغل
چندروز پيش داشتيم توي خيابون مي رفتيم و منتظر تاكسي بوديم كه يه خانم مسافركش برامون نگهداشت...منتظرين كه داستان يه جور ديگه بره جلو؟!...خيالتون راحت باشه كه من نگفتم: " اي وووو! چه خانوم با شخصيتي!"...نه اينا رو گفتم كه چيزاي ديگه اي رو بگم. چيزايي كه تو چشم نمي آن ولي اگه دقت كنيم مي بينيم كه بايد ديد خيليها رو نسبت به اين مساله عوض كنيم...

نمي دونم تا حالا چند بار به خانم هاي مسافركش كه با ماشين شخصي كار مي كنن برخورد داشتين, چون چند ماهي هست كه تاكسي هاي بخش خصوصي, تاكسي هاي مخصوص بانوان و با راننده خانم راه انداختن كه فكر فوق العاده اي هم هست, مي تونين اين سايت رو هم ببينين, ولي من منظورم چيز ديگه ايه...
مي خوام راجع به كار كردن زنان در جامعه مون صحبت كنم. زنانيكه براي آرامش خانواده هاشون و تامين مادي اونها, هرروز پر رنگتر توي جامعه ظاهر ميشن و اين براي جامعه اي مثل ما كه هنوز ديد مرد سالارانه داره و از طرف ديگه به خاطر كمبود امنيت زنان در اين جامعه, شاهد ناهنجاري هاي زيادي براي اونها هستيم.

قتل, تجاوز, فرار, تحت فشار قرار گرفتن از طرف گروهها براي انجام كاري و چيزايي مثل اين, مسائلي هستن كه خيلي وقته صفحه هاي حوادث روزنامه ها رو پر مي كنن.

قضيه فقط به اينجا ختم نميشه. در حداقل 7-8 سال اخير بيشترين قبوليهاي دانشگاههامون رو دخترها تشكيل دادن. اگه متوسط اخذ ليسانس رو 4 سال بگيريم مي بينيم كه تا حالا 2 دوره ازونها وارد بازار كار جامعه شدن. تعداد زيادي ازين دخترها از شهرستان براي تحصيل به شهرهاي بزرگي مثل تهران مي آن. جدا از دوگانگي فرهنگي اي كه نسبت به محل تولد خودشون و شهرهايي مثل تهران دارن, بيشتر اونها براي كاهش فشار اقتصادي كه به خانواده هاشون وارد ميشه زودتر از اتمام تحصيلشون دست به كار ميشن...فكر مي كنين براي يه دختر شهرستاني تازه دانشجو در تهران چه كاري پيدا ميشه؟...گزينه هاي خوب اينها هستن:

-پرستاري: بهترين گزينه است. نصف روز پرستاري,نصف روز درس. هزينه غذا هم كه وجود نداره.
-آرايشگري: بعد از پرستاري بهترين گزينه است. مهارت بدست آمده خيلي جاها بدرد مي خوره, ضمن اينكه راحت تر با وضع زندگي در تهران آشنا مي شن.
-خياطي
-منشي
-صندوق داري رستوران
-تدريس

به نظر من بهتره كه ديد خودمونو نسبت به كار كردن خانمها توي جامعه عوض كنيم و نه فقط بيشتر اونها رو بپذيريم بلكه محيط امني رو براي اونها درست كنيم. مگه ايرانيهايي كه خارج تحصيل مي كنن و بر مي گردن راجع به دوران سخت ظرفشويي و يا گارسوني و چيزايي مثل اين با افتخار صحبت نمي كنن؟... اگر زني بخواد تابو شكني كنه, نه فقط بايد جلوي عقايد مردها بلكه بايد جلوي عقيده همجنسهاي خودش هم بايسته و اين فاجعه است...پس شما آقاي محترم ,و حتي شما خانمي كه اين مطلب رو مي خوني, به جاي اينكه رگ غيرتتون قلمبه بشه, يه كم بيشتر فكر كنين. اين يكي از واقعيات جامعه ماست.

Labels: