امروز یه جوراییم...شاد و شنگولم! خیلی داره بهم فاز میده...دوست دارم همیشه همه مون قلقلی باشیم بعدش هم فسقلی بشیم! درسها رو هم توپ بخونیم که دکتر بشیم! بریم یه جای خوب و اونجا هم قلقلی بشیم و دوباره فسقلی بشیم! یه کار خوب,یه زندگی شنگولانه ...خب بسه دیگه! عمرا! همه شو تو خواب ببینین که اینجوری بشه!!! اینا شوخی اول آوریل بود البته پیشاپیش!...
خب ازینهم بگذریم.آخ داره چهارشنبه سوری میاد! وای که چه حالی میده...آخه من چهارشنبه سوری رو خیلی دوست دارم ولی چهارشنبه ها رو نه.دوست دارم چهارشنبه سوری هوا خوب و گرم باشه و بارون هم نیاد که کاسه و کوزه هامونو بهم بریزه تا بتونیم هرچقدر خواستیم در و دیوار و خیابونها رو نابود کنیم! همه رو بترکونیم و بترسونیم و کیف کنیم! خب چه کنیم دیگه! ماییم و یه نموره شیطونی!...راستی یادتون نره که چهارشنبه سوری دوباره قلقلی بشین! منم موقع سال تحویل دعا می کنم که همه قلقلی باشیم و بعدش هم فسقلی بشیم!...
وای عید رو بچسب که داره میاد! عیدیها رو بچسب! آجیلها رو بگو! وای چقدر میشه تو عید همه رو اذیت کرد!...پس تا می تونین آجیل و شیرینی بخورین و عیدی جمع کنین و همه رو اذیت بکنین که خوب قلقلی بشین بعدش هم فسقلی بشین!!!
منم دوست دارم که همیشه کوچولو بمونم تا تو دنیای خودم کیف کنم...یعنی میشه؟
Labels: روزمره